SNR-75M3-Fan-Song-E
- ۱ نظر
- ۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۱
- ۵۶۱ نمایش
این توپ یک توپ خودکششی (کامیون کش) است که در ایران به اشتباه و به شکلی خندهدار «کامیون پایه» نامیده شده است. استفاده از کامیونت برای کشش توپ مزایا و معایب بسیاری دارد که از جمله آن میتوان به قیمت تمام شده کمتر و آماده به راه بودن و سرعت جابجایی بالاتر اشاره کرد. اما معایب آن به حدی بیشتر است که بنده بعید میدانم هرگز ساخت توپهای خودکشش بر شاسیهای زرهی متوقف شود. از جمله این معایب میتوان به توان و مقاومت زرهی ناچیز و در برخی موارد فاقد مقاومت زرهی اشاره کرد. از دیگر معایب این کامیون کشها حوزه حضور آنها است که به سطوح صاف و جادهها و صحراها خلاصه میشود. البته تلاشهای بسیاری شده است که این حوزه افزایش پیدا کند، با توجه به سهل الوصول بودن و کم هزینهتر بودن کامیون کشها این تلاش هم به جاهای خوبی رسیده است. اما در یک کامیون کش نمیشود تمام نکات و ضروریات شمه را رعایت کرد. نمیتوان از گودالهای مختلف عبور کرد. مشکل عبور از رودخانهها با توجه به تمام تلاشهایی که شده کمابیش پابرجاست و پابرجا نیز خواهد ماند. اعتماد پذیری پرسنل به یک کامیون کش اندک بوده و حسی که در یک خودروی زرهپوش به آنان دست میدهد در کامیون کشها وجود ندارد.
به گزارش روزنامه
«ماسکوفسکی کامسامولتس» به نقل از منابع مستند، در بین افرادی که به اتهام
آماده کردن مقدمات انفجار درمسکو دستگیر شدهاند، سه شهروند سوریه نیز حضور
دارند.
پیشتر
مرکز خبررسانی کمیته ملی مبارزه با تروریسم اعلام کرده بود که نیروهای
پلیس موفق به کشف یک خانه تیمی شدهاند. در این خانه عده ای مشغول آماده
سازی مقدمات انفجار در پایتخت روسیه بوده اند. پلیس تعدادی مواد منفجره دست
ساز کشف کرده است.
روزنامه «ماسکوفسکی کامسامولتس» همچنین مینویسد:
«در آپارتمان شماره پنج واقع در کوچه استرلبیشنسکی 15 نفر بازداشت شدهاند.
دوازده نفر از این گروه اهل شمال قفقاز و از جمله چچن و 3 نفر اهل سوریه
هستند. در حال حاضر کار بازپرسی ادامه دارد.
نوشته: یاور گلدوز مطلق
تقدیم به همه اساتید قلمزنی
چند گام مانده به بازار بزرگ مکاره، پای درخت انجیر پیری که برخی ریشههایش از خاک بیرون زده بود، به دور از هیاهوی روزمرگری خیل بزرگ روزمرگان، استاد قلمزن حجرهای گشود. از آخرین باری که استاد، قلمزنی کرده بود سالها میگذشت؛ اما مگر میشود استادی که عمری را پای فراگیری پیشهای گذاشته، فوت و فن هنرش را به ماهی و سالی از کف بدهد!؟ شاید قلمش گاهی بلغزد و چکش وی ضرب آهنگش را لختی از دست بدهد. اما استاد ـ استاد است و یک استاد با هنر و تفکرش است که استاد است. هنری که موهبت خداوند است و تفکری که برای ارتباط با او تربیت شده. اینها هرگز با تقلید و سرسری به کف نخواهند آمد. حتا اگر بتوانی تک تک حرکات و پیچش قلم و چکش را تقلید کنی هم شاید یک ماشین قلمزن شوی اما استاد قلمزن نخواهی شد! قلم هدیه و موهبت خداوند است، نمیتوانی به دستش بیاوری مگر به خواست او. میتوانی ماشینکاری راه بیاندازی اما اگر لوح زرینی هم با ماشین بتراشی ارزش لوح مسین استاد قلمزن را نخواهد داشت؛ چرا که او عمری را به بهای این کار داده است. عمری که با کوهی از زر و گوهر نخواهی توانست خرید!